هزار امید دارمو ، هر هزار تویی

قصه ما

جمعه, ۷ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۱۸ ب.ظ

از این رویای طولانی از این کابوس بیزاریم
از این حسی که می دونی و می دونم به هم داریم

از این که هر دو می دونیم نباید فکر هم باشیم
از این که تا کجا می ریم اگه یک لحظه تنها شیم

نه می تونم از این احساس رها شم تا تو تنها شی
نه اون اندازه دل دارم ببینم با کسی باشی

نمی تونم ...

دارم می سوزم از وهم تبی که هر دو می گیریم
از این که هر دومون با هم لبِ یک تیغ راه می ریم

آه ...

برای زندگی با تو ببین من تا کجا می رم
واسه یک روز این رویا دارم هر روز می میرم

نه می تونم از این احساس رها شم تا تو تنها شی
نه اون اندازه دل دارم ببینم با کسی باشی

نمی تونم ...

دارم می سوزم از وهم تبی که هر دو می گیریم
از این که هر دومون با هم لبِ یک تیغ راه می ریم

  • ra nafas

نظرات  (۱)

  • من یک معشوقه هستم ...
  • چه شعر خوشگلییی
    قالب جدید مبارک خانوم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی